پروژ نفوذ دشمن در ایران
با گذشت چند سال از کودتای پادوهای سرویسهای جاسوسی بیگانه در ایران شاهد حضور بیش از پیش عناصر اصلی و زمینه چینان آن در کارتلهای مطبوعاتی داخلی و روزنامهی دولتی ایران هستیم!
با روی کار آمدن دولت اعتدال میبینیم که بعضی از عناصر فتنه در همایشها و سمینار های که توست دولت یا... برگزار می شود به سخرانی می پردازند به طور مثال : هادی خانیکی» از عناصر اصلی کودتای آمریکایی – اسراییلی و از اعضای جبهه ی فتنه گر «مشارکت» می باشد .
خانیکی همچنین از اعضای حلقه ی «آیین» به سرکردگی محمد خاتمی بود . خاتمی در خرداد سال 71 و پس از استعفایش از «وزارت ارشاد»درخواست مجوز نشریه ای به نام «آیین» را داد. با اینکه این نشریه هیچ مجله ای را تا بعد از دوم خرداد منتشر نکرد اما جلسات هفتگی حلقه ی ایین با حضور برخی از چهره های حلقه ی کیان برگزار می شد. . در «آئین» چهره هایی چون «هادی خانیکی»، «سعید حجّاریان»، «مصطفی تاجزاده»، «محسن امینزاده»، «عبّاس عبدی»، «محسن کدیور» و «محمّدرضا خاتمی» حضور داشتند و حلقه را به جایگاهی برای بحث و برّرسی آراء، اندیشه ها و مفاهیمی تازه مانند "جامعه مدنی"، "مردم سالاری"، "حقوق بشر" و ...؛ بدل کردند..
و حتی در برخی از موارد می بینیم که اعضای دولت اعتدال با برخی از سران فتنه دیدار می کنند و پیام تبریک می دهند
حال این سوال پیش می آید آیا این آقایان خواب دیده اند که امام شعار مرگ بر آمریکا را برداشته است؟
چرا 99درصد وزیران از فتنه گران حمایت می کنند ؟
چرا برخی از دستگاه های که باید با فتنه گران برخورد انقلابی کنند ساکت هستند ؟
چرا کسی یقیه اصلاحات را نمی گیرد با آن که نخست وزیر اسرایل به طور آشکارا می گوید اصلاحطلبان سرمایه های ما در ایران هستند و ریس جمهور اسرایل می گوید : اصلاحطلبان به نمایندگی از ما با رژیم ایران می جنگند .
حضور معنا دار عناصر اصلی فتنه در مطبوعات مجوز دار داخلی ، این سوال را در ذهن دلسوزان نظام پدید می آورد که بالاخره دستگاه های نظارتی کجای این داستان غمناک قرار است نقشآفرینی کنند؟!
جریان اصلاحطلبان سکولار در سال 78 طبق پروژه «دلتا» خواستند انقلاب مخملی را در جامعه شیعی ایران پیاده کنند که موفق نشدند و سال 88 فتنهانگیزی را به راه انداختند ولی نتیجه باز هم ناموفق بود اما خسارات بسیار زیادی را به کشور و نظام تحمیل کردند. آنها با عوض کردن روشها و مواضع خود دوباره همان اهداف را امروز از طریق کانال اعتدال برای رسیدن به اصلاحات مدنظر خود دنبال میکنند یعنی تغییر منظر انقلاب اسلامی با عوض کردن وجهه استکبارستیزی در ابتدا و سپس براندازی از درون با کنار زدن عناصر مومن انقلابی توسط ابزاری چون افراطی خواندن، تخریب، هجمه تبلیغاتی و... - که هشدار رهبر انقلاب را در چند سخنرانی اخیرشان مبنی بر هدف قرار گرفتن جهتگیری انقلابی و خارج کردن عناصر مومن نظام که در وقت خطر سینه سپر میکنند در پی داشت- و روی کار آوردن عناصر بیاعتقاد به نظام و ولایت در بدنه نظام و فروپاشی از درون.
نفوذ فرهنگی و سیاسی یک اقدام کاملا طراحی شده است و برای این کار به افراد آموزش داده می شود، هزینه شده و باید به این اقدامات توجه کرد چون اقدامی پیچیده و دانش محور است.
این قشر فاقد خاستگاه ملی هستند، گفت: یکی از این افراد جلوی کاخ سفید از خود عکسی گرفته و نوشته بود خاری در گلزار که پیام روشنی برای ما ؛ یعنی وقتی کسی خود را بعنوان یک موجود زائد معرفی می کند، مبنی بر تلاش برانداز غرب است.کلید واژه «اعتدال و تعامل» هدف نفوذ دشمن است .
برجام و پروژ نفوذ
بههیچوجه اجازه داده نشود که آنها به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولان نظامی کشور بههیچوجه مأذون نیستند که به بهانه نظارت یا بازرسی و مانند اینها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند. توسعه دفاعی و توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصه نظامی است و بایستی همچنان محکم بماند و محکمتر شود (بیانات،20/ 1/ 94).
اما پس از توافق هستهای (23 تیر)، ابعاد مسئله «نفوذ» در کلام رهبری افزایش یافت. بهطوریکه حدود یک ماه بعد، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود، با لحنی که قاطعیت در آن موج میزد، باز هم در خصوص «مسئله نفوذ» تحذیر دادند:
نیت آنها [آمریکاییها] این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را بهطور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را (بیانات، 26/ 5/ 94).
اگر این دو رویداد هستهای و بیانات رهبری را کنار هم قرار دهیم، پازلی تشکیل میشود که قابلتأمل و سؤالبرانگیز است. میان توافق هستهای و نفوذ دشمن (بهویژه آمریکا) چه رابطهای است که رهبر معظم اینگونه از خطر نفوذ آنها سخن میگوید؟ مگر آمریکاییها در قالب مذاکرات هستهای، به دنبال چیز دیگری هستند؟ آیا مفاد توافق وین، بهگونهای تنظیمشده که نفوذ آمریکاییها را در ایران سهل کند و رهبر اینگونه از قصد و نقشه آنها، پرده برمیدارد؟ یا اینکه مفاد تنظیمشده در برجام، دارای حفرههای امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است؟ این سؤالات مهم و کلیدی، نیازمند پاسخهایی جامع و کامل است.
به ادامه سخنان رهبر معظم انقلاب برگردیم. ایشان هشدار در رابطه بانفوذ دشمن (به ویژه آمریکا) پس از حصول توافق وین را ادامه داده و در 18 شهریور در دیدار با اقشار مختلف مردم، با لحنی خاص که از ناراحتی ایشان حکایت داشت، در خصوص بزک کردن چهره آمریکا توسط عدهای در داخل، فرمودند:
بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات که از ابلیس بدتر است، بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابی گری به کنار، اما وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقل و کدام وجدانی به انسان اجازه میدهد که کشوری مثل امریکا را به عنوان دوست و مورد اعتماد یا همچون فرشته نجات انتخاب کند؟ (بیانات، 18/ 6/ 94)
و سپس فرمودند: ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد. نباید بگذاریم دوباره برگردد. نباید بگذاریم از در که بیرون رفت، از پنجره بازگردد. نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند. دشمنیِ آنها تمام نمیشود.
آیا مقصود از «نفوذ دشمن از پنجره»، توافق هستهای است؟
اما بحث خاتمه نمییابد. رهبر معظم در تعبیری کمسابقه و با بیانی قاطع، نیت آمریکاییها از مذاکره با ایران را اینگونه تفسیر و تحلیل میکنند:
] آمریکاییها[به دنبال مذاکره با ایراناند؛ اما مذاکره، بهانه است. مذاکره وسیلهای برای نفوذ و تحمیل خواستهها است.
یک هشدار عجیب و درعینحال قابلتأمل.
در ملاقات فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با فرمانده کل قوا حضرت آیتالله خامنهای، کلیدواژه «نفوذ» باز هم مورد استفاده ایشان قرار میگیرد تا برای مردم ایران و صد البته مسئولان نظام جمهوری اسلامی، اتمام حجت شود که تهدید دشمن، جدی است:
برادران و خواهران سپاه از صدر تا ذیل بایست به منطق مستحکم انقلاب مجهز باشند. چون ضدانقلابها، امروز از طرق مختلفی وارد میشوند. یکی از راههای ورود و نفوذ ــ که حالا در مورد نفوذ هم یککلمهای عرض خواهم کرد؛ ما همینطور مدام درباره نفوذ دشمن تکرار و تأکید میکنیم ــ ایجاد خلل در باورها است؛ باورهای انقلابی و دینی (بیانات، 25/ 6/ 94).
رهبر معظم انقلاب، در ادامه، از این هم فراتر رفته و این بار با بیانی قاطع، صریح و همهفهم میفرمایند: امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ برای این کشور است ... آنها به دنبال نفوذند.
عباراتی که پس از برجام، بیسابقه است.
در ادامه این دیدار، حضرت آیتالله خامنهای در بیاناتشان چهار مصداق برای نفوذ دشمن میشمارند:
1. نفوذ اقتصادی
2. نفوذ امنیتی
3. نفوذ سیاسی
4. نفوذ فرهنگی
ایشان معتقدند اهمیت نفوذ سیاسی و فرهنگی بهمراتب بیشتر است: البته کماهمیتترین، نفوذ اقتصادی است. نفوذ امنیتی هم ممکن است جزو موارد کماهمیت باشد... از همه مهمتر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است.
رهبری در توضیح نفوذ فرهنگی فرمودند: دشمن سعی میکند در زمینه فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِ پا نگه دارد جابهجا کند و خدشه نماید و در آنها اختلال و رخنه به وجود بیاورد. میلیاردها برای این مقصود خرج میکنند.
ایشان همچنین در ارتباط بانفوذ سیاسی میفرمایند: نفوذ سیاسی این است که در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد تصمیمسازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و مدیریتی یک کشور تحت تأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن وقت همه تصمیمگیریها بر طبقِ خواست و میل و اراده مستکبرین انجام خواهد شد... برای آنها بهتر است که از خود آن ملت کسانی در رأس کشور باشند که مثل آنها فکر کنند، مانند آنها و بر طبق مصالح همانها تصمیم بگیرند (بیانات، 25/ 6/ 94).
اگر نتایج بهدستآمده از تحلیل محتوای سخنان رهبری درباره کلمه «نفوذ» را مرور میکنیم خواهیم دید که معظمله در ششماهه نخست امسال، 68 نوبت از واژه «نفوذ» استفاده کردهاند، به این شرح:
ـ 23 بار در معنای مثبت (به نفع اسلام و جمهوری اسلامی)
ـ 43 بار در معنای منفی (به ضرر اسلام و جمهوری اسلامی)
ـ 2 نوبت نیز به معنای کلی «اثرگذاری»
ـ با توجه به بیانات رهبری، نفوذ دشمن را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
1. نفوذ استکبار و صهیونیسم به مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی دنیا بهویژه کشورهای اروپایی
2. نفوذ استکبار (بهویژه آمریکا) برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی (بهطورکلی)
3. نفوذ استکبار (بهویژه آمریکا) پس از توافق هستهای
4. نفوذ استکبار برای ضربه زدن به وحدت مسلمانان و شوکت اسلام
ـ ایشان فقط در دیدار با فرماندهان سپاه (25/ 6/ 94)، 34 بار از واژه «نفوذ» استفاده کردهاند.
ـ در خصوص مورد سوم، رهبر معظم انقلاب، 32 مرتبه واژه «نفوذ» را پیرامون برجام بهکاربردهاند.
نتیجهگیری
جناب رئیسجمهور حسن روحانی، پس از توافق برجام، در نامهای خطاب به رهبر معظم «پایان موفقیتآمیز و عزتمندانه مذاکرات هستهای» را یک «توفیق الهی» دانست. رهبر انقلاب نیز در جواب ایشان، ضمن تشکر از رئیسجمهور و هیئت مذاکرهکننده، اینچنین تقریر فرمودند: به سرانجام رسیدن این مذاکرات، گام مهمی است. بااینحال لازم است متنی که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسیر قانونی پیشبینیشده قرار گیرد (پیامها و نامهها، 24/ 4/ 94).
ایشان در خطبههای نماز عید فطر، در این خصوص بهگونهای دیگر توضیح دادند: رئیسجمهور محترم و بالخصوص هیئت مذاکرهکننده که حقیقتاً زحمت کشیدند و تلاش کردند... البته برای تصویب این متن، یک مسیر قانونیِ پیشبینیشدهای وجود دارد که إن شاء الله باید آن را طی کند و خواهد کرد. انتظار ما این است که دستاندرکاران، با دقت مصالح کشور و مصالح ملی را در نظر بگیرند تا آنچه را تحویل ملت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، به خدای متعال هم ارائه بدهند (بیانات، 27/ 4/ 94).
اما پس از گذشت حدود دو ماه از توافق، رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان، همچنان بر پیگیریِ دقیقِ برجام تأکید دارند و در مقام تنظیمکننده روابط بین قوا، در خصوص بررسی این متن در مجلس شورای اسلامی فرمودند: دو سال است که کشور بهطورکلی متوجه به آن است و حالا هم به یک نتایجی رسیده. پس باید به مجلس وارد بشود. حالا مجلس چه بکند؟ بنده به مجلس شورای اسلامی هیچ توصیهای ندارم که با این، چه جوری عمل کند. اولاً نوع تصمیمگیری چه جوری باشد؟ بهنحو تصویب باشد یا رد، یا به نحو دیگری تصمیمگیری کنند؟ آیا رد کنند، آیا تصویب کنند؟ بنده هیچ توصیهای ندارم. نظر متَّبَع، نظر نمایندگان ملت در مجلس است (بیانات، 12/ 6/ 94).