زانو زدن هالیوود مقابل شیطان
یکی از ابعاد مهم در هر فرهنگی، مقوله دین و دینگرایی و اعتقادات مذهبی است. امروزه هالیوود نیز به عنوان یک صنعت عظیم سرگرمی که به خصوص در زمینه فیلمسازی فعال و تأثیرگذار است، تلاش زیادی در زمینه القای اعتقادات خاص دینی به مخاطبین خود است، اگرچه این اعتقادات نه بر مبنای ادیان الهی و موثق، بلکه در راستای اهداف سیاسی و به منظور کنترل توده مردم ترویج میشود. هالیوود در عصر حاضر به بزرگترین مبلغ و حامی شیطانپرستی تبدیل شده است. حمایت همهجانبه هالیوود از این فرقه آنقدر قوی است که باید صنعت فیلمسازی آمریکا را پیامبر شیطانپرستی دانست. اساس و هدف شیطانپرستی که در هالیوود به عنوان یک “مکتب“ و “دین” عرضه میشود، در تعداد بیشماری از محصولات این صنعت نمایان است.

نشانههای شیطانپرستی در صنعت سرگرمی آمریکا به وفور یافت میشود
یکی از فیلمهای هالیوود که به ترویج شیطانپرستی کمک میکند، “بچه رزماری” محصول سال 1968 به کارگردانی فردی یهودی به نام “رومان پلانسکی“ است. در این فیلم، شیطان از جهنم به زمین نازل میشود و رزماری را باردار میکند. در نتیجه فرزندی شیطانی به نام “آدریان“ به دنیا میآید. گهواره این کودک سیاه است و صلیبی معکوس از آن آویزان کردهاند. علاوه بر صلیب معکوس، گهواره سیاه هم یکی از رایجترین نشانهها و نمادهای شیطانپرستی است.
آدریان صورتی بسیار عجیب دارد و حتی مادرش هم از دیدن او وحشت میکند و حتی در ابتدا از او فاصله میگیرد. روز تولد نوزاد هم همه به شیطان درود میفرستند. صاحبخانه هم علناً اظهار امیدواری میکند که این فرزند بتواند معابد و کلیساها را نابود و تنفر را در دنیا پخش کند، احساس انتقام را در دلهای مردم زنده نماید و به سلطنت خداوند پایان دهد.
اولین برخورد “رزماری“ با فرزندش در فیلم اینگونه به تصویر کشیده میشود: وقتی به کنار گهواره سیاه میآید، چاقو در دستانش است. با اولین نگاه به فرزندش، وحشتزده میشود و با فریاد از افرادی که اطرافش هستند میپرسد: “با چشمهایش چه کار کردهاید؟!“ کسی از میان جمعیت، با آرامش جواب میدهد: “چشمهای پدرش را دارد.” رزماری دوباره میگوید: “یعنی چه؟ چشمهای“گای” [همسر رزماری] معمولی است. با چشمهایش چه کار کردهاید، دیوانهها؟” و جواب میشنود: “شیطان پدر اوست، نه گای. او از جهنم آمد و به یک زن فانی، فرزند عطا کرد.” و جمعیت فریاد میزنند: “درود بر شیطان… شیطان پدر اوست.”

“رزماری” به سمت گهواره سیاهی میرود که صلیب معکوس از آن آویزان است
فیلم پلانسکی اگرچه غیرمستقیم، اما به نحوی کاملاً مؤثر اینگونه به مخاطب القا میکند که شیطانپرستی راهحل تمام مشکلات دنیاست. چندین سال بعد، همین کارگردان در یک فیلم دیگر به نام “دروازه نهم”، این بار حضور شیطان را بسیار پررنگتر نشان میدهد. در این فیلم، اتفاقات فراواقعی و شیطانی به عنوان نشانهای حضور و قدرت مسلط شیطان نمایش داده میشود. پلانسکی همچنین نمادهای شیطانپرستی را در فیلم میگنجاند تا نشان دهد که پرستش شیطان نیاز به مراسمهای خاص خود دارد.
طبق روایت “دروازه نهم”، جبرائیل پس از شکست دادن نیروهای شیطانی، به جنگ با شیطان یعنی اسماعیل میرود. با این حال، خیلی زود متوجه میشود که شیطان دلایل برای کمک به آزاد شدن انسانها دارد. به علاوه، فیلم نشان میدهد کسی که در پشت صحنه کشتار همه فرشته بوده، خود خداوند است. جبرائیل که ناامید شده است، اکنون مأموریت خود را رها میکند و به دنبال وظیفهای مهمتر میرود: ممانعت از نزول فرشتهها توسط خداوند.
آنچه در تعداد زیادی از فیلمهای هالیوود نشان داده میشود این است که شیطان با تمام قدرت شیطانی و مخرب خود مقابل خداوند میایستد و انسانهایی که در دام شیطان میافتند، هیچ کمکی هم از جانب خدا دریافت نمیکنند. همین باعث میشود تا انسانها هیچ راهی نداشته باشند جز اینکه در آغوش شیطان آرام بگیرند. اینگونه است که شیطان، تنها ناجی دنیا معرفی میشود.

شخصیت فیلم دروازه نهم جلوی شیطان زانو میزند
داستان فیلم “دروازه نهم“، بخشی از زندگی شیطانپرستهایی را روایت میکند که میخواهند وارد قلمرو شیطان شوند. پس از رقابتی که میان آنها درمیگیرد و هر کدام برای پیروز شدن، سعی میکند با حیلههای شیطانی، دیگران را از بین ببرد، تنها یک نفر باقی میماند. وی نهایتاً مقابل شیطان زانو میزند و میگوید: “من زمام خودم را به تو میدهم، ارباب. من خودم را جسماً و روحاً به تو تقدیم میکنم. بگذار نه از دام بترسم، نه از آتش، نه از سم. من را از کتاب زندگی پاک کن و در کتاب سیاه مرگ بنویس. من را به دروازه نهم بپذیر.” اندکی بعد در حالی که گویی مست شده است، میگوید: “دارم قدرت را حس میکنم که درونم جریان میگیرد. مانند جریان برقی که من را قادر به انجام هر کاری با ذهن و جسمم میکند. من آسیبناپذیر هستم. شکستناپذیر هستم. میتوانم در هوا پرواز کنم. روی آب راه بروم…”
در فیلم دیگری به نام “مومیایی“، شیطان آنقدر قدرتمند به تصویر کشیده میشود که میتواند با خود خدا مقابله کند. همچنین میتواند به انسانها قدرتی ببخشد که بهشت خود را روی زمین بسازند. اشارههای این فیلم به “خدا“ به شدت کم است و فقط گاه در دیالوگهای بیاهمیت و فرعی صورت میگیرد. فیلمهایی اینچنین تلاش میکنند شیطان را به گونهای نوین توصیف کنند، به شیوهای که بسیار شبیه به تجدید جسم در قیامت است.
در اغلب فیلمهای هالیوودی، شیطان برای آنکه قدرت خود را عملی کند، خود را در قالب یک انسان تجسم میکند. گاهی در جسم یک بچه، گاهی در جسم یک زن و گاهی در جسم یک سیاستمدار. این در حالی است که نمادهای شیطانپرستی آنقدر در فیلمهای مختلف به نمایش گذاشته میشود که اگر در فیلمی این نشانهها دیده نشود، جای تعجب دارد.
spaceplay / pause
qunload | stop
ffullscreen
shift + ←→slower / faster
↑↓volume
mmute
←→seek
. seek to previous
12… 6 seek to 10%, 20% … 60%

.