به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران
این نوشته نگاهی به پرونده پر از جچنایت کسانی دارد که به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران خلق ایران را ترور می کنند :
پرونده پر از جنایت گروهک تروریستی منافقین
ترور 12 هزار شهروند ایرانی، همکاری با صدام حسین، انجام عملیات مرصاد و تلاش برای جاسوسی و ترور دانشمندان هسته‌یی تنها گوشه‌ای از جنایات و اقدامات زشت گروهک تروریستی منافقین هستند.
ترور 12 هزار شهروند ایرانی
گروهک تروریستی منافقین بر اساس اسناد و شواهد موجود که بخش عمده‌ای از آن در نشریه مجاهد و دیگر رسانه‌های این فرقه ثبت شده مسئول ترور ببش از 12 هزار شهروند ایرانی است. قربانیان ترور حملات تروریستی فرقه مجاهدین خلق که نشریه مجاهد مسئولیت ترور آنها بر عهده گرفته شده، اقشار مختلف را در بر می گیرد. از مغازه دار و قصاب محل به جرم نگهداری عکس حضرت امام خمینی(ره) تا عابران انفجارهای کوری همانند انفجار بازار ناصر خسرو در 7 آبان 1363.
مقامات و شخصیت‌های سیاسی و مذهبی نیز از اهداف اصلی حملات تروریستی این فرقه بودند. شهیدان بهشتی، رجایی و باهنر، شهید آیت الله قدوسی، آیت الله اشرفی اصفهانی، آیت الله مدنی تنها چند تن از قربانیان سرشناس و برجسته حملات تروریستی این فرقه هستند.
همکاری با صدام حسین
اما سابقه گروهک تروریستی منافقین محدود به ترور نیست. این گروهک در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با انتقال اعضایش به عراق و همکاری به رژیم بعث صدام حسین، به کشور خیانت کرد. رهبران مجاهدین خلق در ازاء دریافت کمک های مالی سنگین ، امکانات نظامی و اسکان در پادگان های نظامی ارتش بعث، با استفاده از تسلط کامل به زبان فارسی و ویژگی ایرانی بودن در جبهه های جنگ نفوذ کرده و اطلاعات مربوط به عملیات ها، تحرکات نظامی و آمار رزمندگان را در اختیار استخبارات بغداد قرار می دادند. جاسوسی مجاهدین خلق برای ارتش عراق عملا به شهادت عده ای زیادی از فرزندان این خاک بوم به دست دشمن بعثی انجامید.
عملیات مرصاد
رهبران فرقه مجاهدین خلق اما به اینها هم بسنده نکردند. آنها وقتی با پذیرش قطعنامه از سوی ایران از پیروزی عراق ناامید شدند ناباورانه در سوم مرداد ماه به خاک کشور تجاوز کردند. یورش نظامی مجاهدین خلق طی عملیاتی به نام "فروغ جاویدان" با حدود پنج هزار شبه نظامی مجاهدین خلق که عضو ارتش آزادیبخش ملی بودند صورت گرفت. مجاهدین خلق در این عملیات به "مرصاد" معروف شد به سختی شکست خوردند اما تجاوز به خاک کشور را در پرونده آنها ثبت کرد.
ایجاد فرقه و اسارت اعضا
شکست سنگین در عملیات مرصاد سبب شد تا مسعود رجوی دست به تغییرات شدیدی در ساختار گروهک مجاهدین خلق بزند. این تغییرات با اعمال محدودیت های شدید و اعمال آموزه‌های کاملا فرقه ای همراه بود. وضعیت به گونه‌ای پیش رفت که اعضا می‌بایست هر آنچه در ذهن و فکرشان خطور کند را به افراد مافوق گزارش می کردند. این یک جور پالایش و تخلیه فرد از افکار بد تلقی می‌شد. افراد متاهل می‌باست طلاق می‌گرفتند و مجردها حق ازدواج نداشتند، زیرا وابستگی عاطفی میان اعضا دلیل شکست در عملیات مرصاد عنوان می شد.
ارتباط اعضا با خانوده‌هایشان کاملا قطع شد و مسعود رجوی مرجع و حلال همه مشکلات معرفی می‌شد که اعضا می‌بایست بدون هیچ چون و چرایی از دستورات وی تبعیت کنند. گشت‌زنی‌های شدید در پادگان اشرف برقرار شد و حتی گفت‌وگو میان اعضا با محدودیت‌های شدید روبه رو شد. گزارش دیده‌بان حقوق بشر به نام "خروج ممنوع" که در سال 2005 میلادی درباره وضعیت پادگان اشرف منتشر شده است به خوبی شرایط اسفناک و کاملا فرقه‌ای مناسبات داخل این پادگان را تشریح می‌کند.
تلاش برای جاسوسی و ترور هسته‌یی
فرقه مجاهدین خلق تاکنون تلاش زیادی به عمل آورده است تا به دولتمردان غربی نشان دهد قابلیت اقدامات ضد ایرانی بالایی دارد. در این راستا با وصل کردن خود به موضوع هسته‌یی چنین وانمود می‌کند که اطلاعات هسته‌یی ایران را این گروهک در اختیار سرویس‌های اطلاعاتی غربی قرار داده است. این فرقه به دنبال این است تا از این طریق نزد کشورهای غربی جایگاه مهمی برای خود تعرف کند. در حقیقت رهبران فرقه به هر اقدامی از ترور و تجاوز گرفته تا جاسوسی متوسل شوند تا به اهداف جاه طلبانه‌شان برای قدرت نزدیک شوند.
فرقه مجاهدین خلق اما در راستای همان سیاست کارآمدی برای کشورهای غربی وارد ترور دانشمندان هسته‌یی کشور نیز شدند. شبکه ان بی سی آمریکا چند ماه بعد از ترور روشن، قائم مقام بازرگانی سایت نطنز، به نقل از دو تن از مقامات عالی‌رتبه نظامی آمریکایی فاش ساخت که این اقدام تروریستی به طرح موصاد و همکاری مجاهدین خلق به انجام رسیده است.
به گزارش انجمن دفاع از قربانیان تروریسم خاورمیانه، به موارد فوق باید پولشویی در کشورهای اروپایی از طریق تاسیس سازمانهای جعلی خیریه و حمایت از کودکان بی‌سرپرست ایرانی که درآمد آنها به حساب مجاهدین خلق واریز می‌شد، خودسوزی‌های ژوئن 2003، ترور شهروندان آمریکایی و عراق و دهها مورد دیگر را نیز اضافه کرد. در چنین شرایطی آیا می توان از گذشته "پر افتخار" یاد کرد؟!! آیا این گذشته پر از ترور و تجاوز و خیانت، جای افتخار دارد؟!!
چرا نام منافقین از لیست سازمانهای تروریستی توسط وزارت امور خارجه آمریکا خارج شد :
وزارت امور خارجه آمریکا روز جمعه، 7 مهر، با صدور بیانیه ای نام گروهک تروریستی منافقین (سازمان مجاهدین خلق) را از فهرست گروه های تروریستی آمریکا خارج کرد.
این اقدام امریکا با چه اهدافی صورت گرفت؟ آیا امریکا واقعا با تروریسم مبارزه می کند؟ وزارت خارجه آمریکا در سال 1997 گروهک منافقین را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد. این گروهک که اغلب به عنوان یک فرقه از آن یاد می شود، ایدئولوژی خود را ترکیبی از اسلام، مارکسیسم و بزرگ نمایی در شخصیت رهبرانش قرار داده است و این در حالی است که رهبران این فرقه ادعا می کنند منکر خشونت و اقدامات تروریستی هستند اما سابقه آن ها مملو از دعوت به خشونت و خرابکاری برای دستیابی به اهداف پلید سیاسی است. دلیل عمده قرار گرفتن نام این گروهک در لیست سازمان های تروریستی، مجموعه ای اقدامات تروریستی است که سرآمد آن در دهه 70 قرن گذشته میلادی اتفاق افتاد که به دنبال آن، چند تن از کارکنان نظامی آمریکایی که در ایران حضور داشتند، توسط این سازمان مورد هدف قرار گرفته و ترور شدند. حال پرسش این است که چرا آمریکا علنا خود را با یک سازمان تروریستی همراه می سازد؟ البته ارتباط پنهان گروهک منافقین با جوامع نظامی و اطلاعاتی آمریکا چندان هم مخفی نیست! گفته رسمی دولت آمریکا تصریح می کند که این تشکیلات تروریستی پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003، خلع سلاح شده و در پادگان اشرف محصور گردید، اما آنچه شبهات موجود در خصوص حمایت آمریکا از منافقین را بیشتر دامان می زند، نظرات برخی چهره های مطلع اطلاعاتی آمریکا است. برخی از این چهره ها معتقدند ایالات متحده، منافقین را در عراق مسلح نمود، اسکان بخشید و از آنها محافظت کرده است و حالا پس از خروج ارتش این کشور، مقامات امریکا با دادن یک فرصت خلاف عرف بین الملل تلاش می کنند تا اعضای این تشکیلات تروریستی را به مکان جدیدی منتقل کنند، مکانی که در حال حاضر پایگاه لیبرتی است، اما طبق اخبار موثق، آمریکایی ها در حال فراهم کردن مقدمات برای انتقال اعضای این گروهک تروریستی به پایگاه دیگری هستند که به گفته برخی منابع در کردستان عراق و در نزدیکی مرز ایران ایجاد شده است. گروهک تروریستی منافقین از اوایل دهه هشتاد میلادی و همزمان با جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، راه خود را از ملت ایران جدا کرد و همسو با دشمنان انقلاب اسلامی ماهیت واقعی خود را آشکار ساخت و از انجا که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را بر نمی تابید؛ زمانی که خود را درمقابل اراده و ایستادگی سیل خروشان ملت ایران ناتوان و سرخورده دید؛ دست به جنایت زد و با اقدامات مسلحانه و فعالیت های تروریستی و خرابکارانه هزاران تن از زنان و مردان بی دفاع ایرانی را به شهادت رساند. زمانی که عناصر این گروهک از ایران گریختند پس از مدتی اقامت در فرانسه راهی عراق شدند و با استقرار در پایگاه اشرف در استان دیاله عراق، در کنار بعثی های عراق، به جنایات خود علیه مردم ایران و عراق ادامه دادند . منافقین در سرکوب کردهای شمال عراق، نیز در عملیات موسوم به "انفال" (1988-1989) نقش اساسی داشتند . در سیر این تحولات دولت عراق همواره نگاه به گذشته این گروهک در عراق داشته است زیرا از نگاه مردم و دولت عراق، عناصر منافقین همانند بعثی هایی هستند که در جنایات علیه ملت عراق در سال های نخست دهه 1990 در جریان سرکوب قیام مردم کردستان عراق و جنوب عراق در کنار بعثی ها مردم عراق را وحشیانه به خاک و خون کشیدند . بنابراین اگر تاکنون نیز آنها را محاکمه نکرده اند، جای تعمق است و یقینا ازدلایل این مصونیت چیزی جز حمایت امریکا نبوده است. به گواه اسناد و گزارشات موسسات بین المللی و اعترافات گسترده اعضای جدا شده گروهک منافقین و بسیاری از شخصیت های سیاسی و پارلمانی که در میان آنها مقامات آمریکایی نیز کم نیستند، گروهک منافقین یک گروه تروریستی و در سطحی خطرناک تر یک فرقه تروریستی است که بدون شک تهدیدی جدی برای صلح و امنیت جامعه جهانی به حساب می آید. این فرقه در کارنامه خود اقداماتی همچون ترور، آدم ربایی، قاچاق انسان، هواپیما ربایی، پولشویی، سرقت مسلحانه، قاچاق مواد مخدر، نسل کشی و انواع فعالیت های خرابکارانه را داشته که خود نیز به آن اعتراف کرده است. ترور شهروندان بی گناه ایرانی به دست این فرقه تروریستی، مزدوری و همنشین شدن با دیکتاتور بعثی و ایفای نقش جاسوسی و نهایتا خصلت شدیدا فرقه ای و ضد بشری حاکم بر این گروه، مواردی نیست که با خروج یا ماندن این فرقه تروریستی از یاد برود. نویسنده مجله نیویورکر، سیمور هرش، اخیرا زوایای جدیدی از روابط سازمان مجاهدین خلق با شاخه پنهان عملیات اطلاعاتی پنتاگون را به صورت مستند برملا ساخت. وی در مورد مختصات پایگاهی در صحرای نوادا و در 65 مایلی شمال غرب لاس وگاس اینگونه می نویسد: اعضای سازمان مجاهدین خلق، از سال 2005 در همین مکان تحت آموزش های نظامی قرار می گرفتند. روابط مجاهدین با سرویس های اطلاعاتی غرب پس از سقوط رژیم عراق در سال 2003 تقویت شد و شاخه عملیات اطلاعاتی پنتاگون فعالیت خود را در ایران آغاز کرد تا شاید بتواند مدارکی جهت اثبات ادعاهای دولت بوش در مورد ساخت سلاح هسته ای بدست آورد و در همان زمان به صورت مخفیانه هزینه هایی به تعدادی از سازمان های مخالف دولت ایران جهت جمع آوری اطلاعات و در نهایت برای انجام فعالیت های تروریستی بر ضد رژیم پرداخت می شد. بر اساس گفته مقامات اطلاعاتی فعلی و گذشته، برخی از آن اقدامات که توسط آمریکا مورد حمایت قرار گرفتند، امروز نیز در ایران ادامه پیدا می کنند. اخیرا شبکه «ان بی سی» اعلام کرد گروهک منافقین در مجموعه ای از ترورهای حساب شده که دانشمندان هسته ای ایران را مورد هدف قرار داده است با اسرائیل همکاری می کند. تحلیلگر ارشد سابق سیا، «پال پیلار» در یادداشتی، گزارش شبکه ان بی سی را مورد تائید قرار داد و تصریح کرد که این گونه عملیات تروریستی است که با تعریف مورد استفاده دولت آمریکا در مورد گروه های تروریستی نیز سازگاری دارد. اما اکنون دولت آمریکا ادعا می کند چون عناصرگروه موسوم به سازمان مجاهدین خلق در 10 سال گذشته عملیات ترور انجام نداده اند، نام آن از فهرست گروه های تروریستی خارج شده است. منافقین بیش از 12 هزار نفر از مردم و مسوولان نظام جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساندند. در واقع اگر این جنایات مصداق تروریسم نیست، پس چه عنوان دیگری برای آن می توان متصور گردید؟ چگونه می توان در مقابل این همه جنایات که آگاهانه صورت گرفته است ؛ عاملان این جنایات را با توجیهاتی مضحک تبرئه کرد. وزارت خارجه امریکا در توجیه تصمیم خود در باره این گروهک تروریستی اعلام کرد در پی شکایت منافقین به یک دادگاه فدرال در آمریکا و درخواست برای حذف آنها از فهرست تروریست‌ها، قاضی دادگاه تا اول اکتبر به کلینتون فرصت داده بود تا نام این گروهک را حذف و یا در تعیین سازمانهای تروریستی تجدیدنظر کند. در حالیکه اظهارات وزیر خارجه امریکا از قبل حکایت از آن داشت که امریکا بدنبال یافتن پوششی برای این اقدام غیر متعارف است. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا پیشتر گفته بود که در صورت خروج منافقین از اشرف و کاهش تنش میان آمریکا و عراق به این موضوع به شکلی مثبت نگاه خواهد کرد. منافقین از سال ها پیش اردوگاه اشرف را در عراق در 80 کیلومتری شمال شرقی بغداد در اختیار داشتند. هزاران عضو این گروهک تروریستی پس از خلع صدام در سال 2003 در پی حمله آمریکا به عراق تحت حفاظت آمریکا در اردوگاه اشرف قرار گرفتند و سرکرده‌های این گروهک مدعی خلع سلاح شدند. سرانجام منافقین در ماههای اخیر اردوگاه اشرف را رها کرده و به اردوگاه لیبرتی منتقل شدند تا از آنجا به کشورهای ثالثی منتقل شوند. درآمیختگی گروهک منافقین با امریکا با توجه به ایدئولوژی این گروهک یک پیروزی برای آنها تعبیر شد و به همین دلیل استقرار آنها در پایگاه اشرف نیز برای این گروه از اهمیت استراتژیکی برخوردار بود. از اینرو منافقین وقتی وارد پادگان اشرف شدند تعریفی از آن ارائه دادند که به تفکر آنها نزدیک بود. آنها گفتند که این پادگان ظرف ایدئولوژی و ظرف استراتژی ماست. آنها نسبت خود به این پادگان را با نسبت دهقان به زمین یکسان دانستند. آنها گفتند کشاورزی که زمین نداشته باشد کشاورز نیست؛ مجاهدین بدون پادگان هم به مانند کشاورز بی زمین است. اما فشار دولت عراق بر منافقین برای ترک پادگان نظامی اشرف تغییری در وضعیت این گروه ایجاد کرد از اینرو منافقین تلاش کردند به آمریکاییها نشان دهند که دارای ظرفیتی هستند که در مقابله با ایران به درد می خورند و تمام سعی خود را معطوف به این نکته کردند که اشرف را ترک نکنند. آنها با همراهی با اهداف غرب در سوریه تلاش کردند که این ظرفیت را نشان دهند و اعلام کنند که توانایی خود در مورد ایران نیز می توانند به اجرا در آورند. در واقع امریکا برغم انکه این گروه را سازمانی تروریستی دانسته بود اما پشت پرده عملا ازاین گروهک استفاده ابزاری می کرد تا اینکه سرانجام این تصمیم با خروج تقریبا پایان یافته منافقین از اردوگاه اشرف علنی شد. پــس از تخــلیه کامــل پادگان اشـــرف از سوی باقیمانده گروهک تروریستی منافقین در بغداد و انتقال آنها به کمپ لیبرتی در حومه بغداد، وزارت خار جه امریکا در واقع درتصمیمی حساب شده و هدفمند، گروهک تروریستی منافقین را از لیست گروه‌های تروریستی خود خارج کرد. با وجود چنین پیشینه ای از اقدامات تروریستی، این اقدام امریکا پرسشهای زیادی رابه دنبال داشته است از جمله اینکه آیا این گروهک از گذشته خود اعلام پشیمانی کرده، آیا از مردم ایران عذرخواهی کرده، آیا رسما اعلام کرده است که جنگ مسلحانه را کنار گذاشته و آیا تعییری در آرم، شعار و رهبری فاشیست آنها به وجود آمده که استحقاق تخفیف پیدا کرده است؟ جواب تمام این سوال ها منفی است. بی تردید خارج کردن نام گروهک تروریستی منافقین از لیست تروریستی امریکا نه تنها نشانه برخورد دوگانه امریکا با مقوله تروریسم است، بلکه توجیه امریکا در این زمینه، شگفت انگیز است
سناتور جمهوری‌خواه آمریکایی با ارسال نامه‌ای به وزیر خارجه کشورش از وی خواست به وضعیت منافقین توجه بیشتری کند.
سناتور جان مک‌کین، سناتور جمهوری‌خواه آمریکا با ارسال نامه‌ای به جان کری، وزیر خارجه آمریکا از وی خواست به وضعیت اعضای گروهک منافقین و ساکنان کمپ لیبرتی در عراق» توجه بیشتری کند
در نامه این سناتور آمریکایی آمده است: «ما برای محافظت از این گروه از مخالفان حکومت ایران کمیته ای تشکیل داده‌ایم و مشتاقانه منتظر همکاری شما با این کمیته در روند اقدامات آن هستیم.»
ژنرال آمریکایی: ما مدیون منافقین هستیم !
سایت گروهک تروریستی منافقین با انتشار مقاله یک ژنرال بازنشسته آمریکایی در نشریه نیوزویک !آمریکا، از زبان نویسنده به تعریف و تمجدید از خود پرداخت
ژنرال “هیو شلتون” رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا در مقاله خود ضمن محکوم کردن جمهوری اسلامی به نقض حقوق بشر و حمایت از تروریست، ایران را به دروغگویی در موضوع برنامه هسته‌ای متهم کرد!
این ژنرال آمریکایی بدون اشاره به جنایات متعدد رژیم آمریکا در کشورهای مختلف مانند ویتنام، عراق، افغانستان و … به ویژه بمباران اتمی شهرهای هیروشیما !!و ناکازاکی ژاپن که منجرب به کشته‌شدن صدها هزار انسان بی‌گناه شد، جمهوری اسلامی را شریک بزرگترین جنایات قرن معرفی کرده است
ژنرال “هیو شلتون” با چشم‌پوشی با سابقه تروریستی گروهک جنایتکار منافقین، از آنها حمایت کرد و مدعی شد: … ما ایجاد یک ایران مبتنی بر جدایی دین از دولت، دموکراتیک و غیراتمی را مدیون گروه اصلی اپوزیسیون ایران (!) یعنی شورای ملی مقاومت ایران می‌دانیم
! …